آواز سکوت

خوشبختی <- رضایت <- ارضای میل به رشد <- برآورده کردن نیازها (مادی-غیر مادی)

آواز سکوت

خوشبختی <- رضایت <- ارضای میل به رشد <- برآورده کردن نیازها (مادی-غیر مادی)

امکان تعدیل در اندازه نیازهای غیرمادی

همه ما میدونیم که نیازهای غیرمادی زیادی داریم که در پست (( نیازهای غیرمادی )) ذکر شد. اگر این نیازها از حد بگذره تبدیل به نیازهای غیر واقعی و کاذب میشه. در پیچهای مختلف مسیری که من و تو تا به حال طی کردیم با پوست و استخوان خود حس کردیم که نیازهای کاذب چقدر باعث درد، خستگی ، افسردگی ، خشم ، وابستگی و آسیبهای مختلف میشه. باید گفت که تک تک آدمها با این مشکلات درگیر هستند و فقط میزان آن در افراد متفاوت است. اگر کسی مدعی شود که از این درگیریها مبراست ، فقط یک گزینه در مورد او صادق است: (( خود را نمیبیند ))

کسی که با این مشکلات درگیر باشه خوب میدونه که چطور فقط یکی از اینها میتونه سالها زندگی آدم رو مختل کنه و روی همه چیز اعم از مشکلات درونی و روابط اجتماعی تاثیر بگذاره.

عملکرد دنیا در مورد این نیازها همیشه یک جور است :) ابتدا با علامتهای کوچک تو را آگاه به این نیازهای کاذب و مشکل ساز میکند سپس با اتفاقات تلخ و چشاندن درد به تو ، تو را از حضور این نیازها و لزوم سبک شدن تو آگاه میسازد. اینجاست که بعضی ها به این جمله معتقد میشوند : (( درد ، مقدس و راهنماست ))

پست قبل نمونه ای از این اتفاق تلخ بود که نشون داد چطور این اتفاق تونست یک ناآگاهی رو تبدیل به آگاهی کنه. تردیدی نیست که تک تک آدمها ترجیح میدهند قبل از عملکرد دنیا و بروز یک اتفاق تلخ، خودشان نیازهای کاذبشون را تعدیل نمایند.

اما اینجا یک سوال مطرح میشه که میتونه کل داستان رو زیر سوال ببره !! ( خسته نباشی واقعاً !! )) 

ما داریم حرف از تعدیل میزنیم ! تعدیل یعنی متعادل کردن. درسته؟ خب! حالا چه کسی میخواد بگه این خط تعادل کجاست؟؟؟ من باید نسبت به چی خودم رو تعدیل کنم؟؟!! :) مگه اصلاً معیار سنجشی وجود داره؟؟!! چه میزان از فلان نیاز غیر مادی، نرمال محسوب میشه ؟ اگر این جواب معلوم نباشه، من چه جوری بدونم کجا باید خودم رو تعدیل کنم و کجا نرمال هستم؟ اصلاً چه کسی میخواد بگه که الان نیاز من نرماله یا تو؟ :)