آواز سکوت

خوشبختی <- رضایت <- ارضای میل به رشد <- برآورده کردن نیازها (مادی-غیر مادی)

آواز سکوت

خوشبختی <- رضایت <- ارضای میل به رشد <- برآورده کردن نیازها (مادی-غیر مادی)

تشنه چه جور رشدی باشم؟!

در پستهای گذشته به این نتیجه رسیدیم که یک راه مشترک برای رسیدن به خوشبختی هست که انگار برای همه ما از چپ به راست به شکل زیر طی میشه :   

 "خوشبختی" <- رضایت <- ارضای میل به رشد <- برآورده کردن نیازها (مادی-غیر مادی)

 

یعنی تمام کائنات، با تمامی تفاوت هاشون و با همه تنهایی هاشون ، در پیمودن یک مسیر مشترک هستند! همه در تلاش برای رسیدن به خوشبختی هستند. حالا هر کدوم متناسب با تعریف خودشون. خیلی از ما در مقاطعی راه رسیدن به خوشبختی رو گم کردیم. اما الان میدونیم که برای احساس خوشبختی فقط یک راه وجود داره. اونم اینه که باید رضایت داشت. پس باید اسباب رضایت رو فراهم کرد. در واقعیت هم میبینیم که همین جوره. همه موجودات ( انسان و حیوان و گیاه و ... ) به دنبال فراهم کردن رضایت خودشون هستند. برای فراهم کردن رضایت فقط یک کار میشه کرد ! باید نیازها رو برطرف کرد. نیازها دو قسمت هستند. مادی و غیر مادی. پس یعنی همه ما اون مراحل بالا با فونت قرمز رو طی میکنیم. از طرفی در مورد این دو نوع نیاز و طرز برطرف کردنشون به طوری که احساس رضایت کنیم نیز به نوعی آگاه شدیم. اما یک سوال !  

در پست (( نیازهای مشترک - نیازهای مادی )) همه خواننده ها نیازهای مادی مورد نظرشون رو نوشتند. خیلی ساده با رجوع به نظرات مشخص میشه که تمام این نیازها در حیوانات هم کم و بیش وجود داره. اگر شک داری میتونی به پست رجوع کنی. اما در مورد نیازهای غیر مادی چی؟ شاید یک مقدار سخت تر بشه گفت که حتی نیازهای غیر مادی هم اکثراً در بین انسانها و حیوان ها مشابهه ! به همین دلیل صریحاً در این مورد در پست ((نیازهای غیر مادی)) سوال شد. جالبه که اکثریت نظرات نشون میده که نه تنها نیازهای مادی ، بلکه نیازهای غیر مادی هم در بین انسانها ، کم و بیش مشابه حیوانات هست

خب میدونی این یعنی چی؟! این یعنی ما به دنیا میآیم! مثل همه جانوران دیگه تلاش میکنیم نیازهامون رو برآورده کنیم تا به رضایت و خوشبختی برسیم ! غیر از اینه؟! مثلاً ما در بخش نیازهای مادی به دنبال خونه و محلی برای سکونت و وسعت دادن قلمروی دارایی ها و غیره هستیم و حیوانات هم همین گونه هستند. ما اگر شرایط زندگی رو خوب نبینیم مهاجرت میکنیم ، حیوانات هم همین کارو میکنند و کوچ میکنند. در بخش نیازهای غیر مادی به دنبال محبت و نوازش و حمایت و امنیت و پیدا کردن همراه زندگی و غیره هستیم. حیوانات هم همینگونه هستند. ما فرزندانمون رو دوست داریم و ازشون حمایت میکنیم و تا مدتی پیش خودمون نگهشون میداریم ، حیوانات هم همین کار رو میکنند. نمیکنند؟ ما سعی میکنیم مهارتهای مختلف کسب کنیم اونها هم همینطور ! در واقع نه تنها مسیرمون یکی هست بلکه نیازهامون هم کم و بیش یکی هست !! در نتیجه نوع فعالیت هامون هم تقریباً شبیه هم هست ! به عبارت دیگه راهی که در بالا با فونت قرمز درج شده به نوعی هم برای انسان صادق هست هم برای سایر حیوانات و جانداران.

خب مسلماْ سوالی که پیش میاد اینه که پس فرق انسان و حیوان رو در چی میبینی؟! چی میشه که وقتی به ما میگن "حیوون" ، مطمئنیم که بهمون توهین شده؟! ما چی داریم که حیوانات ندارند؟  

میشه به این سوال یک سری جواب کلیشه ای و فلسفی داد. میشه از فلان کتاب علمی یا مذهبی یا کلی گویی ها ، حرفهای تکراری زد. اما چه حاصل؟! از طرفی میشه از خودمون صحبت کنیم! از من و تو که تکراری نیستیم  من و تو و هر موجود دیگه ای هرگز تکرار نخواهد شد. پس اگر از خودمون بگیم ، احتمالاً جواب تکراری نخواهد بود. به همین دلیل شاید بهتر باشه سوال اینجوری گفته شه: 

با توجه به موارد تشابه بین انسان و حیوان که در بالا گفته شد، تو چه فرقی بین "شخص خودت" و رفتارهات در طول روز به عنوان یک انسان با سایر موجودات دیگه میبینی؟  

   

پی نوشت : چهار سال و پنج روز از تولد این وبلاگ گذشت. سپاس از حضورتون و نظرات بی تعصبتون در این مدت برای روشن شدن مسیری که همه به دیدنش نیاز داشتیم و خواهیم داشت